سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 395

دور باطل درگردهمایی‌های بی‌نتیجه

خداوند بزرگ به پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) دستور می‌دهد به بهترین روش با کافران جدال کند و آنان را به راه راست و دین حق دعوت نماید «با حکمت و اندرز نیکو به سوی راه پروردگارت دعوت نما و با آنان به طریقی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن... حکمت به معنی علم و دانش و منطق و استدلال است و در اصل به معنی منع آمده است و از آنجا که علم و دانش و منطق و استدلال مانع از فساد و انحراف است به آن حکمت گفته شده... و به تعبیر دیگر دست انداختن در درون فکر و اندیشه مردم و به حرکت درآوردن آن و بیدار ساختن عقل‌های خفته نخستین گام محسوب می‌شود و به وسیله اندرزهای نیکو یعنی استفاده کردن از عواطف انسانها که با تحریک آن می‌توان توده‌های عظیم مردم را به طرف حق متوجه ساخت».1
بارها دیده، شنیده و یا خوانده‌ایم بحث و جدل‌های بیهوده روابط خانوادگی و اجتماعی را در محیط خانه، اداره، سازمان و کارخانه مخدوش نموده است. در مواقع مختلف در بعضی از رسانه‌ها، مطبوعات و گاه مناظره‌های تلویزیونی دیده می‌شود فرد یا گروهی با جر و بحث‌های غیراصولی بدون توجه به مسائل اخلاقی با زشت‌ترین کلمات و تندترین اهانت‌ها سعی می‌کنند نه تنها به طرف مقابل تهمت و افترا بزنند بلکه کسانی را که در آن جلسات حضور ندارند متهم می‌کنند. حضرت امام هادی(ع) می‌فرماید:«مراء و جدال دوستی‌های کهن و پیوندهای استوار را خراب می‌کند و می‌گسلد، کمترین زیان آن غلبه جویی و برتری طلبی است و این عمده‌ترین اسباب جدایی است.» 2
بعضی از همایش‌هایی که در آذر ماه گذشته به مناسبت بزرگداشت روز دانشجو برگزار شد نشانگر این معنی بود که تعدادی آمده بودند تا نظم جلسه را به هم بزنند، با فریاد و کف و سوت و گاه تکبیر گفتن و با ادای جملاتی که حاکی از عصبانیت گویندگان آن بود به اصطلاح طرف مقابل را منکوب و مغلوب نمایند. تشکیل این گونه جلسات و به آشوب کشاندن آنها نه تنها بزرگداشت ویا نقد و انتقاد از دیگران نیست بلکه نتیجه آن هتک حرمت و بی‌توجهی به کرامت انسانی است. مودبانه و محترمانه نشستن و مطالب سخنران را شنیدن و با ادبیات فاخر و با جملات منطقی گفتگو کردن و طرح پرسش‌های انتقادآمیز و درخواست شنیدن جواب با آرامش و خونسردی و گوش دادن به نظرات موافق و مخالف است که در نتیجه مردم با دیدن این صحنه‌ها خوب یا بد را تشخیص داده و به نیکی قضاوت خواهند کرد. در شأن دانشگاه و دانشجویان و استادان یا روزنامه‌نگاران نیست که برخلاف ضابطه و قانون با ادای کلمات و عبارات ناپسند پاسخ اعتراضات و هیاهوی دیگران را بدهند. دانشجو باید در همه مکان‌ها بویژه در محیط دانشگاه معیارهای اصولی و اخلاقی را در کردار و گفتار خود متجلی نماید و می‌طلبد که مسئولان فرهنگی و اجتماعی و دلسوزان نظام به برهم زنندگان نظم در این زمینه تذکر بدهند و از آنها بخواهند با عنایت به متون اسلامی و کتب اخلاقی و تربیتی به طریقی بگویند و بنویسند تا شرکت کنندگان بتوانند پس از چند ساعت صرف وقت توشه‌ای بیندوزند.
حضرت مولی الموحدین علی(ع) در جنگ صفین شنیدند یارانشان مردم شام را دشنام می‌دهند. آن حضرت فرمود:«من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید، اما اگر کردارشان را تعریف و حالات آنان را بازگو می‌کردید به سخن راست نزدیک تر، و عذر پذیرتر بودید، خوب بود بجای دشنام به آنان می‌گفتید: خدایا! خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن، تا آنان که جاهلند، حق را بشناسند، و آنان که با حق می‌ستیزند پشیمان شده به حق باز گردند.»3
سی و شش سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد صدا و سیما و رسانه‌های متعدد مجازی و مکتوب در اختیار حاکمان و دولتمردان بوده است، هر موسسه و نهادی به ویژه مجموعه‌های آموزشی و دانشگاهی تحت مدیریت افراد و گروه‌هایی است که متصف به اسلام و دینداری هستند، بنابر این نباید شاهد همایش‌ها و گردهم آیی‌هایی باشیم که گویندگان و شرکت کنندگان در آنها بدون مدرک و دلیل با زننده‌ترین و گزنده‌ترین کلمات مخالفان سیاسی خود را مورد انواع و اقسام اتهام‌ها قرار دهند.
«صحابه نبی اکرم اسلام (ص) ضمن تصرفات پیمبر(ص) در قضیه پیچیده حدیبیه درس‌های مهمی از حکمت و حلم و صبر و ضبط نفس و سیاست صائب و دور اندیشی و وفای به عهد و احتیاط و حزم و حذر و گذشت و سازگاری و مشورت و احتراز از استبداد و احترام معارضه را از آن بزرگوار دریافت کردند...شاید نخستین درسی که صحابه در این مدرسه فرا گرفتند درس احتیاط و حذر بود... دومین درسی که پیمبر (ص) عملا به اصحاب القاء کرد و ایشان آن را فرا گرفتند و کلیه مسئولین در مقام زمامداری باید آنرا بکار بندند، درس ضبط نفس و تسلط بر اعصاب و صبر و تحمل در برابر عربده جوئی‌ها و تحریکات سبکسران و سفیهانست و این همان خلقی است که پیمبر(ص) به زیور آن آراسته بود و در سخت‌ترین ساعات و حساس‌ترین لحظات دوران حدیبیه آن را بکار بست و این در حالی بود که می‌توانست مزد تحریکات و تهورهای ایشان را به سنگ تمام بپردازد ولی چنین نکرد زیرا که آنرا لازم ندید. سومین درس اخلاق عظیمی که پیمبر (ص) در مدرسه حدیبیه القاء فرمود درس حلم و بردباری بود و بارزترین صحنه تجلی حلم پیمبر (ص) در برخورد با اعتراض شدید و برخورد جسورانه نسبت به برخی از موارد و مواد پیمان صلح حدیبیه بود: اعتراضی که از کوته نظری و بقایای اخلاق جاهلی مایه می‌گرفت... شاید موثرترین درس در مدرسه حدیبیه درسی باشد که پیمبر (ص) در زمینه وفای به عهد و محترم شمردن پیمان و مقید بودن به مقتضای قول و قرار القاء فرموده است.»4
مدیرمسئول یکی از روزنامه‌های کشور در یکی از این همایش‌ها می‌گوید: اسنادی دارد که نشان می‌دهد دو نفر از معترضان به انتخابات سال 88 می‌خواستند طرح تکفیری در سوریه را در ایران پیاده کنند، عده‌ای از دانشجویان حاضر در جلسه را فریب خورده می‌داند و اعلام می‌کند کسانی که آنها را فرستاده‌اند نمی‌توانند مانع افشای اسناد وطن فروشی شان بشوند. دولت قبل را بهترین دولت ایران می‌داند و فسادمالی سه هزار میلیاردی و فساد اقتصادی بابک زنجانی را به اصلاح طلبان نسبت می‌دهد. خطاب به عده‌ای از دانشجویان و حاضران در جلسه می‌گوید شما کاندیدای خودتان را کنار کشیدید چون رای نداشت می‌گویند دولت روحانی رحم اجاره‌ای ماست، بابا بروید موسسه رویان دنباله رحم اجاره‌ای باشید!! عده‌ای از دولتمردانی که سال‌ها در این مرز و بوم مقامات عالی اجرایی را به عهده داشتند وابسته به خارج و گاه آمریکایی و اسرائیلی می‌داند، خانواده شهید عالی مقامی اظهارات وی را درباره شهیدشان تکذیب می‌کنند اما روزنامه نگار مورد بحث می‌گوید من آن شهید را بهتر از خانواده‌اش می‌شناسم تا جایی که همسر یکی از آن شهدا می‌نویسد دعا می‌کنم به خاطر مردمی که اراجیف شما را می‌خوانند و می‌شنوند خدا شفایتان بدهد!!
آیا نباید از این گوینده و شنونده پرسید با استناد به کدام مدرک و دلیل این ادعاها را مطرح می‌کند و یا در کدام دادگاهی به اثبات رسیده که به این یا آن تهمت جاسوسی، مزدوری، وطن فروشی و وابستگی به خارج می‌زند.
امام جمعه‌ موقتی که باید خود و دیگران را به تقوی و پرهیزگاری و قانونمندی سفارش کند درباره یکی از سخنرانان همایش‌ها اظهار می‌دارد: اگر مردم دستشان به سخنران در آن همایش رسیده بود دهانش را خرد می‌کردند.
نماینده‌ای که باید حافظ و تابع قانون باشد و مردم را به رعایت اجرای صحیح ضوابط و قوانین دعوت کند با کنایه و اشاره عده‌ای را تشویق به اعمال هنجار شکنانه و تعرض به مخالفان سیاسی گروه و دسته خود می‌نماید و درباره سخنرانی که مسئولان ذی ربط با حضور وی در همایش موافقت نموده بودند می‌گوید: اگر نبود خویشتن داری و حرمت لباس پیامبر(ص) محال بود 16 آذر این فرد، شیراز مقدس را سالم به مقصد تهران ترک کند.
آیا شایسته است دانشجویی در یک جلسه که به عنوان روز دانشجو و نماد مبارزه با استکبار برگزار می‌گردد فریاد مرگ بر سخنران سر دهد و خواهان بیرون رفتن وی از محل باشد یا خدای ناکرده بخواهد به جایگاه حمله کند و یا در پی به هم زدن مراسم باشد؟
«صادق زیباکلام در گفتگو با خبرگزاری آنا گفت: در یکصد سال گذشته - یعنی از مشروطه به بعد از جمله در انقلاب اسلامی - مبارزه کردیم که در کشور قانون حاکم شود. زیباکلام با اشاره به اظهارات حجت‌الاسلام طائب، رئیس قرارگاه عمار تصریح کرد: این چیزی که جناب طائب گفتند فقط در ذهن ایشان است، و الا در این 36 سالی که از انقلاب می‌گذرد، هرگز چه صراحتا و چه تلویحا گفته نشده است که شورای عالی امنیت ملی زیر نظر قوه قضائیه است یا اینکه شورای عالی امنیت ملی حکم دادگاه را دارد یا می‌تواند تفهیم اتهام و محکومیت صادر کند. در کجای قانون اساسی ما، چنین وظایف و اختیاراتی برای شورای عالی امنیت ملی پیش‌بینی شده است؟ وی افزود: آنچه جناب طائب می‌گویند، نقض آشکار قانون، قانون اساسی و حاکمیت قانون در جمهوری اسلامی ایران است. صادق زیباکلام گفت: باید اتهامات مشخص باشد.»5
بدان امید که با مشاهده نوار و فیلم مناظره‌ها و مصاحبه‌های بزرگانی چون شهید آیت ا... دکتر سیدمحمد بهشتی با گروه‌های مخالف و حتی معاند با نظام اسلامی و مطالعه گفت و شنودهای آن دوره که در کتاب‌ها و رسانه‌ها درج و پخش گردیده در کنار تذکرات گویندگان و نویسندگان و مدیران فرهنگی جامعه و دارندگان تریبون‌های رسمی زمینه‌هایی فراهم گردد تا افراد و جوانانی که در ایام مختلف به منظور گرامی داشت جلساتی را برگزار می‌کنند همگان با سعه صدر بیشتر پذیرای نقد و انتقاد و شنیدن سخنان یگدیگر باشند و از برگزاری همایش‌های جنجالی و گردهم آیی‌های بی نتیجه در حد امکان خودداری نمایند.

مدیر مسئول

پی نوشت ها:
1- «تفسیر نمونه»، ذیل آیه شریفه 125 سوره نحل، جلد یازدهم، صفحه 455 و 456، انتشارات دارالکتب الاسلامیه چاپ 1360ه. ش
2- «اخلاق اسلامی»، جواد محدثی، صفحه 158، موسسه فرهنگی و تحقیقاتی اخوان دستمالچی در یزد چاپ قم، 1392 ه. ش
3- «نهج‌البلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، خطبه 206، صفحه 305
4- «صلح حدیبیه»، صدر بلاغی، صفحه 176 تا 181، انتشارات حسینیه ارشاد، چاپ 1369 ه. ش
5- خبرگزاری آنا، 3/10/93